محمد قاسمزاده نویسنده و پژوهشگر معتقد است رمان در دنیا بیشتر از شعر و داستان کوتاه مخاطب دارد و رمان به ژانر قالب در ادبیات جهان تبدیل شده است.
محمد قاسمزاده نویسنده و پژوهشگر که به تازگی رمان «توفان سال موش» از او در نشر «نیماژ» منتشر شده است، در گفتگو با پایگاه خبری دیباچه اظهار کرد: «توفان سال موش» سی و ششمین کتاب و در حقیقت شانزدهمین رمان من است. این رمان که سال ۹۷ نگارش آن به پایان رسیده بود، اسفند ۹۸ مجوز گرفت و قرار بود همان زمان منتشر شود، اما به دلیل کرونا با یک سال تاخیر یعنی اسفند ۹۹ منتشر شد.
ژانر «توفان سال موش» رئالیسم جادویی است
وی با اشاره به اینکه «توفان سال موش» را میتوان در ژانر رئالیسم جادویی گنجاند، بیان کرد: ژانر رئالیسم جادویی در ایران مانند بسیاری از موارد دیگر بد فهمیده شده است و افراد فکر میکنند هر چیز غیرعادی را در رمان بگذارند، تبدیل به رئالیسم جادویی میشود در حالی که یک فرقی میان ادبیات فانتزی، سورئالیسم و رئالیسم جادویی وجود دارد.
نویسنده «توفان سال موش» ادامه داد: در این کتاب در بطن وقایع عادی یک جامعه اتفاقاتی رخ میدهد که خارج از منطق است و در واقع زمینه کار رئالیستی است، اما نمودهای غیر رئالیستی در آن حضور پیدا میکنند و ژانر کتاب در این زمینه است.
حضور اسطورههای ایرانی و غیرایرانیقاسمزاده با اشاره به داستان این کتاب خاطرنشان کرد: «توفان سال موش» داستان یک روستایی در شمال کشور است که جنوب آن جنگل و شمال آن دریاست. گروهی اطراف این روستا شروع به شهرسازی میکنند تا اینکه شهر، روستا را میبلعد و یک شهر جدید ساخته میشود که تمام مشخصات خود را دارد، اما زمانی که شهر را افتتاح میشود شخصیتی در رمان با نام ابراهیم که به ظاهر خود را بیعقل نشان میدهد، یش بینی میکند در فلان روز زمانی که کشتی بزرگ به ساحل ناامن این شهر برسد. این شهر ویران میشود و همین اتفاق در پایان رمان رخ میدهد.
وی با بیان اینکه زمینههای اساسی در این رمان بسیار زیاد است، تصریح کرد: این رمان در دوره معاصر رخ میدهد و عناصر زیادی از اسطورههای ایرانی و غیرایرانی بدون آنکه من نامی از آنها برده باشم، در «توفان سال موش» است. در حقیقت اسطورهها در یکی از قسمتهای رمان خود را در قالب یک شخصیت نشان میدهند.
رمان در دنیا بیشتر از شعر و داستان کوتاه مخاطب داردنویسنده «توفان سال موش» درباره همکاری خود با نشر «نیماژ» برای انتشار این کتاب مطرح کرد: یکی از معیارهای من برای انتخاب ناشر این است که کتاب را خوب پخش کندو ما ناشر در ایران بسیار زیاد داریم، اما برخی ناشران از رساندن کتابها به ۴ کتابفروشی بسیار ناتوان هستند اگرچه من در گذشته با نشر «نیماژ» همکاری نداشتم، اما دوستی داشتم که پیشنهاد داد این رمان را برای انتشار به «نیماژ» بسپارم و من هم قبول کردم چراکه فعالیت این نشر زیاد است و کتاب را تقریبا خوب پخش کرد.
قاسمزاده در ادامه گفتگو در پاسخ به این پرسش که مخاطب امروز بیشتر داستان کوتاه را میپسندد یا رمان، عنوان کرد: رمان در دنیا بیشتر از شعر و داستان کوتاه مخاطب دارد و ناشران هم به دنبال داستان کوتاه و شعر نیستند، اما رمان را میخواهند. به نظر من رمان به ژانر قالب در ادبیات جهان تبدیل شده است البته یک تناقصی در این قضیه وجود دارد و آن این است که میگویند مردم وقت ندارند رمان بخوانند، اما برای داستان کوتاه وقت دارند در صورتی که مردم داستان کوتاه هم نمیخوانند. چون اگر میخواندند ناشران راغب بودند که اینگونه داستانها را چاپ کنند.
داستان کوتاه نمیتواند با شبکههای اجتماعی و ماهوارهها رقابت کندوی افزود: همچنین پخشکنندگان کتاب و کتابفروشیها کتابهای لاغر را به دلیل آنکه سودی برایشان ندارد، قبول نمیکنند. به نظر من رمان جای خودش را در خارج از کشور باز میکند، اما داستان کوتاه به دلیل وقایعی که در آن اتفاق میافتد و شخصیتهای محدودی که دارد، این حالت را ندارد. همچنین داستان کوتاه قابلیت این را ندارد که با رسانههای دیگر مثل شبکههای اجتماعی و ماهوارهها رقابت کند، اما این ظرفیت در رمان وجود دارد.
مخاطب خارج از کشور به دنبال نگاه نویسنده به جامعه ایرانی استنویسنده «مردی که خواب میفروخت» با اشاره به اینکه برخی آثارش به زبانهای دیگر نیز ترجمه شده و در اختیار مخاطبان خارج از کشور قرار گرفته است، تاکید کرد: اگر قرار باشد یک نویسنده رمانش را برای مخاطبان خارج از کشور بنویسید اصلا مخاطب پیدا نمیکند. چراکه مخاطب خارج از کشور به دنبال آن است که بفهمد چه صدایی از این سمت به گوش میرسد. آنها میخواهند بدانند نویسنده ایرانی چگونه به مسایل نگاه میکند.
قاسمزاده ادامه داد: در حقیقت یک نویسنده باید موضوع بومی را به شکلی بنویسد که برای جهان قابل فهم باشد یعنی اگر در زمینه رئالیسم جادویی یا پست مدرن مینویسند، باید ایرانی باشد. مخاطب خارج از کشور به دنبال آن است که بدانند نویسنده جامعه ایرانی را چگونه میبیند و چه ندایی از آنجا با سمت بیرون میفرستد. اگر نویسندگان به این موارد توجه کنند قطعا کتابشان مخاطب پیدا میکند.
هر داستانی اول باید ملی باشد بعد بینالمللیوی با بیان اینکه فکر میکن ایران تنها جایی است که نویسندگانش به اینکه مانند یک نفر دیگر مینویسند افتخار میکنند، گفت: هر داستانی اول باید ملی باشد بعد بینالمللی به همین دلیل ما روسیتر از آنتوان چخوف و تولستوی نمیبینیم و نام آنها با نگاه ملی که دارند، جهانی شده است. اینکه نویسنده شبیه دیگران بنویسد در دنیا عیب است و این موضوع باعث میشود کار مخاطب پیدا نکند. ما باید ایرانی بنویسیم و روایتی کنیم که قابل فهم باشد.
نویسنده «صندلی روی بالکن» درباره فعالیت این روزهای خود بیان کرد: تنها کار من نوشتن است که این روزها هم مشغول آن هستم؛ رمان جدید من در فضای غیررئالیستی و سورئال است که احتمالا تا پایان سال جدید کتاب را تحویل ناشر میدهم.
ما عادت نداریم در خلوت وقتمان را با کتاب پُر کنیمقاسمزاده در پایان با اشاره به اینکه فروش کتاب در جهان با شیوع کرونا رونق بیشتری گرفت، تصریح کرد: اگرچه تولید کتاب در بسیاری از کشورها حتی در اروپا متوقف شده است، اما آنها از فروش کتابهای خود در دوران کرونا بسیار راضی هستند البته این موضوع در ایران برعکس است و اگرچه فروش آنلاین راه افتاده است، اما رونق لازم را ندارد چراکه ما عادت نداریم در خلوت وقتمان را با کتاب پُر کنیم و به جای آن پای شیکههای ماهوارهای مینشینیم و به دنبال چک کردن اخبار هستیم. متاسفانه وضعیت روزنامهها بدتر از کتاب است و آنها هم فروشی ندارند.